زندگی نامه شهید خان علی شکری
مادر وی، در همان بدو زندگی، علاوه بر غذای جسمانی، غذای معنوی را نیز در گوشت وپوست و خون او، تزریق میکرد و به فرزندش، درس ایثار و از خودگذشتگی میآموخت و فرزند نیز در چنین دامنِ پاکی رشد کرده بود و از امتحانات الهی چه سربلند و پرافتخار
بیرون آمد.
در هفت سالگی برای فراگیری علم و دانش، راهی مدرسه روستای خودشان شده و پس از پنج سال مقطع ابتدایی، راهی مدرسهی راهنمایی تحصیلی شهید استاد مطهّری خطیرکلا گردید و پس از گذراندن این مقطع، در رشتهی ادبیّات و علومانسانی مشغول تحصیل شد. که مصادف با جنگ حقّ علیه باطل و دوران دفاع مقّدس بود، جنگی که بر ملّت مظلوم و ستمکشیده ایران تحمیل شده بود، با توجّه به عشق و علاقهی وافری که شهید عزیز ما به جبهه و جنگ داشت برای حضور در جبهه سر از پا نمیشناخت و سرانجام خود را به سپاه شهرستان قائمشهر جهت شرکت در دورههای آموزش نظامی جهت اعزام به جبههها، معرّفی کرد و موفّق شد در تاریخ 15/5/1364 به عنوان تکتیر انداز در عرصهی جهاد و مبارزه وارد شود و این زمانی بود که از نظر تحصیلی در سال سوّم دبیرستان مشغول تحصیل بود و یکی از دوستان همکلاسیش نقل میکند که بهطور دائم به من میفرمود: بیا باهم به جبهه برویم. ولی چون سنّم کم بود نتوانستم در آن موقع با او به جبهه بروم.
تا تاریخ 12/9/1364 در منطقهی عملیّاتی جنوب در لشکر 25 کربلا مشغول انجام وظیفه بود. برای مرتبه دوّم در تاریخ 1/3/1366 به منطقهی غرب کشور « کردستان » اعزام و در نهایت با مبارزهی مداوم با کافران بعثی در مورّخهی 4/4/1366 در عملیات نصر 4 آزادسازی ارتفاعات شهر ماووت عراق به درجهی رفیع شهادت نایل آمد و در مورّخهی 6/4/1366 بعد از تشییع پیکر مطهرّش در شهرستان قائمشهر، در محلّ تولّدش روستای باغ دشت تشییع و در گلزار شهدای محلّ آقا سیدحیدر به خاک سپرده شد.