شهید خانــعلی شکــری

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید خانــعلی شکــری

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید خانــعلی شکــری

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام خان علی شکری از شهدای دانش آموز شهرستان قائم شهر می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : علی
تاریخ تولد : 1345/08/14
تاریخ شهادت : 1366/04/06
محل تولد : قائم شهر
گلزار شهدای باغدشت قائم شهر
نحوه شهادت : اصابت تیر مستقیم وجراحات شیمیایی
محل شهادت : ماووت
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

آخرين مطالب

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرّحمن الرّحیم 

« اَلَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَاللهِ وَ أُولَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ »

« آنانی که ایمان آورده‌اند از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند آنان را نزد خداوند مقامی بس بلند است و آنان از رستگاران هستند. »

شکر و سپاس نزد خداوندی که ما را آفرید و در این دنیا قرار داد تا ما را آزمایش کند و ببیند کدام‌یک از ما امتحان خوبی را پس می‌دهیم.

و با درود و سلام بر پیشگاه مقدّس امام زمان(عج) و نایب برحقّش امام خمینی و با درود و سلام بر رزمندگان اسلام و تمام شهیدان جنگ تحمیلی.

این‌جانب خان‌علی شکری، فرزند علی، متولّد 1345 به عنوان برادر کوچک چند وصیّت دارم به شما ملّت قهرمان ، پدر و مادرم.

از شما امّت شهیدپرور می‌خواهم نماز را در اوّل وقت بخوانید و دعا را فراموش نکنید آن‌قدر کار نکنید که نماز و عبادت شما دنبال بیفتد. چرا که، نماز ستون دین شما است و امام را رها نکنید او را دعا و حرف‌های او را موبه‌مو اجرا کنید از کمک کردن به جبهه‌ها چه از جان و چه از مال خودداری نورزید و جلوی فرزندان خود را برای جبهه رفتن نگیرید چرا که شما در روز قیامت مسؤول آن‌ها خواهید بود در جلسات عمومی بسیج شرکت کنید و به برادران بسیجی این‌قدر سرزنش نکنید که هی برای درس به جبهه می‌روند یا برای پول، مواظب رفتار و کردارتان در جامعه باشید و خدای ناخواسته کار خطایی انجام ندهید که موجب خشنودی دشمنان شود و اصلاً زیر پای صلح نامه را امضا نکنید چرا که صلح با چنین کسی شکست اسلام است و اگر زمانی شما را در غفلت ببیند ضربه‌اش را می‌زند و شما را نابود می‌کند و در راه خدا جهاد کنید که بهترین عمل مؤمن جهاد است.

از پدر و مادرم می‌خواهم که از رفتن من به جبهه ناراحت نباشید و اگر خبر شهادتم را شنیدید ناراحت نشوید و گریه نکنید که شهادت برای من افتخار است و نصیب هر کسی
نمی‌شود و از مرگ نترسید چرا که پایان همه‌ی انسان‌ها مرگ است و شما مرگ را بجویید
نه مرگ شما را. مانند دیگر پدران و مادران شهدا صبر و استقامت داشته باشید و مواظب کارهایتان در دنیا باشید و شب و روز مخصوصاً در سر نماز امام و رزمندگان را دعا کنید و از این‌که نسبت به آن‌چه که شما و دیگران برای من زحمت کشیده‌اید زحمت شما را جبران
نکرده‌ام مرا عفو نمایید من دوست داشتم در کنار شما باشم ولی اسلام در خطر بود و
می بایستی شما را تنها بگذارم به حرف‌های بعضی از فرصت طلب‌ها گوش نکنید که
شما را گمراه می‌کنند.

شما برادر و خواهرم! راه دیگر شهدا را ادامه دهید و برای من ناراحت نباشید چرا که اگر دشمنان شما را ببینند خوشحال می‌شوند و حجاب اسلامی را رعایت کنید و مواظب منافقین در داخل باشید که به شما گول نزنند و تا می‌توانید به اسلام خدمت کنید و از
هیچ کار کوتاهی نکنید و سرآخر اگر جسدم به محل نیامد اصلاً ناراحت نباشید.

 

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگه‌دار رزمندگان اسلام پیروزشان بگردان

صدام و صدامیان نابودشان بگردان

زیارت کربلا نصیب مان بگردان

 
میثم میثم
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۳ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

مادر وی، در همان بدو زندگی، علاوه بر غذای جسمانی، غذای معنوی را نیز در گوشت وپوست و خون او، تزریق می‌کرد و به فرزندش، درس ایثار و از خودگذشتگی می‌آموخت و فرزند نیز در چنین دامنِ پاکی رشد کرده بود و از امتحانات الهی چه سربلند و پرافتخار
بیرون آمد.

در هفت سالگی برای فراگیری علم و دانش، راهی مدرسه روستای خودشان شده و پس از پنج سال مقطع ابتدایی، راهی مدرسه‌ی راهنمایی تحصیلی شهید استاد مطهّری خطیرکلا ‌گردید و پس از گذراندن این مقطع، در رشته‌ی ادبیّات و علوم‌انسانی مشغول تحصیل شد. که مصادف با جنگ حقّ علیه باطل و دوران دفاع مقّدس بود، جنگی که بر ملّت مظلوم و ستم‌کشیده ایران تحمیل شده بود، با توجّه به عشق و علاقه‌ی وافری که شهید عزیز ما به جبهه و جنگ داشت برای حضور در جبهه سر از پا نمی‌شناخت و سرانجام خود را به سپاه شهرستان قائم‌شهر جهت شرکت در دوره‌های آموزش نظامی جهت اعزام به جبهه‌ها، معرّفی کرد و موفّق شد در تاریخ 15/5/1364 به عنوان تک‌تیر انداز در عرصه‌ی جهاد و مبارزه وارد شود و این زمانی بود که از نظر تحصیلی در سال سوّم دبیرستان مشغول تحصیل بود و یکی از دوستان هم‌کلاسیش نقل می‌کند که به‌طور دائم به من می‌فرمود: بیا باهم به جبهه برویم. ولی چون سنّم کم بود نتوانستم در آن موقع با او به جبهه بروم.

            تا تاریخ 12/9/1364 در منطقه‌ی عملیّاتی جنوب در لشکر 25 کربلا مشغول انجام وظیفه بود. برای مرتبه دوّم در تاریخ 1/3/1366 به منطقه‌ی غرب کشور « کردستان » اعزام و در نهایت با مبارزه‌ی مداوم با کافران بعثی در مورّخه‌ی 4/4/1366 در عملیات نصر 4 آزادسازی ارتفاعات شهر ماووت عراق به درجه‌ی رفیع شهادت نایل آمد و در مورّخه‌ی 6/4/1366 بعد از تشییع پیکر مطهرّش در شهرستان قائم‌شهر، در محلّ تولّدش روستای باغ دشت تشییع و در گل‌زار شهدای محلّ آقا سیدحیدر  به خاک سپرده شد.

میثم میثم
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۲ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر